سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و شنید که مردى از خارجیان شب بیدار است در نماز و خواندن قرآن ، فرمود : ] به یقین خفتن به که با دو دلى نماز گزاردن . [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 85 مهر 23 , ساعت 5:0 صبح

گریه بر چشم ها سنگینی می کند و آتش سینه . لب ها را می سوزاند . بغض ها می ترکد چراغ گریه برافروخته شده و شعله شعله . در دل زبانه می کشد . هق هق گریه . شانه ها را می لرزاند و دیگر دل بدنبال واژه نمی گردد . اشک بی بهانه سرازیر می شود .همه یتیمان بر در خانه علی (ع)جمع شده اند برای اینکه امشب . شب ناله و فراق پدری مهربان است مظلومی که تاریخ تا آن روز کسی مانند او ندیده بود کسی که غیر از چاه و نخل و ماه . کسی گریه اش را ندیده بود . پدری دلسوز که با آه همه ی کودکان یتیم . شریک بود و غصه های همه را برجان خود هموار می کرد . اما کسی از غربت او و دردهای دلش . با خاری درچشم و استخوانی در گلو . خبر نداشت . باور نمی کنم که شمشیری . اقیانوسی را توان شکافتن داشته باشد . باور نمی کنم که ضربتی . خورشید را از نورانیت بیندازد . دیگر نخل ها از دانه های اشک علی (ع) خرما نخواهند داد و مهربانی سایه گستر دستان او برسر یتیمان نیست تا جلوی تابش غم بار مصیبت ها را بگیرد . دیگر محراب کوفه به تماشای نیایش شبانگاهی او نمی نشیند ودیگر پنجره ی خانه ها بسته خواهد بود و تب نخلستان فروکش نخواهد کرد و یأسی تلخ . کام تاریخ را درهم خواهدکشید امشب در خانه ی علی (ع) شوری برپاست کهکشانها را ه را اذین بسته اند و ستارگان پلی زده اند از زمین تا اسمان وحضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها ) چشم براه همسرش. غربت فرزندانش را به نظاره نشسته آه از دل زینبش .............

ای مولا!ای اسطوره خدایی و ای تندیس عرش در زمین داغت که بر جگر سوخته کروبیان آسمان و سینه ی تبدار زمینیان افتاده را چگونه تسلی دهیم .



لیست کل یادداشت های این وبلاگ