سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچه بدان بسنده کردن توان ، بس بود همان . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 90 شهریور 9 , ساعت 4:12 عصر

نازنین هدیه عید: یوسف زهرا و حیدر!

 

می دانی چه چیز از همه سخت تر است؟ اینکه بندگی ام به درگاه او پس از سحرها و سحری ها و افطارها و فطریه ها، هنوز در نقطه اول قرار دارد که اگر غیر از این بود رهایی از تمام کبیره های درونم به شفاعت جوشن ها و قرآن برسر کردن ها به آمدن تو ختم می شد! افسوس!کی دوریت به سر می آید یا بن فاطمه؟

 

در انتظار آمدنت به سکوت نمی نشینم. جوشن به تن می کنم، قرآن برسر، اشک هایم پیش رو، گناهانم پشت سر، توسلم از یمین و شمال و عمل ناچیزم بر دو دست! نذر آمدنت می کنم تمام روزه هایم را، تا شاید قبل از هرسحر دیگر، تو بیایی و این  بار در معیت تو بگویم: "الغوث الغوث اجرنا من النار یا رب" ای یوسف نازنین زهرا و حیدر!



لیست کل یادداشت های این وبلاگ